شعر در مورد پدر را در این قسمت به صورت تک بیتی، دو بیتی، رباعیات، شعر نو و … آماده کرده ایم. شعر درباره پدر شعری است که شاعرات مختلف در مورد اصل و نسب، نکوداشت یاد پدر، نصایح پدر، خاطره پدر و … در مورد پدر خود سروده اند.
شعر زیبا در مورد پدر
نیم ساعت پیش،
خدا را دیدم
که قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان
در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی که من ایستاده بودم، آمد
آواز که خواند، تازه فهمیدم
پدرم را با او اشتباهی گرفتهام
حسین پناهی
اشعار کوتاه و زیبا درباره پدر
ای طنین نام تو بر گوش من / ای پناه گریه ی خاموش من
همچو باران مهربان بر من ببار / ای که هستی مثل ابر نو بهار
شعر در وصف پدر
ای پدر ای با دل من همنشین
ای صمیمی ای بر انگشتر نگین
ای پدر ای همدم تنهاییم
آشنایی با غم تنهاییم
ای طنین نام تو بر گوش من
ای پناه گریه ی خاموش من
همچو باران مهربان بر من ببار
ای که هستی مثل ابر نو بهار
در صداقت برتر از آیینه ای
در رفاقت باده ای بی کینه ای
ای سپیدار بلند و بی پایدار
می برم نام تو را با افتخار
هر چه دارم از تو دارم ای پدر
ای که هستی نور چشم و تاج سر
رحمت بارانی روشن تبار
مهربانی از مانده یادگار
گلچین شعر نو درباره پدرم
دنبال چه میگردی پدرم؟
چرا صورتت این همه رو به زمین
نزدیک است
من از این تای کمر میترسم
تو هنوز سلام آفتابهای بی شماری را ندادهای
رو به زمین نه
به آسمان خیره شو
صاف بمان
ستون این خانه نفهم است
یادش نده ویرانی این سقف چگونه ست
رسول ادهمی
شعر پدر
دو بیتی در مورد پدر
ای پدر بوی شقایق می دهی
عاشقی را یاد عاشق می دهی
با تو سبزم ،گل بهارم ، ای پدر
هر چه دارم از تو دارم ای پدر
اشعار زیبای پدر
این چنین زار که امروز منم در غم عشق
قول ناصح نکند چاره و پند پدرم
عبید زاکانی
شعر در باب پدر
پدر ای وجودم از تو
قدرت و توان گرفته
ای که از دم نفس هات
هستی من جان گرفته
شعر در مدح پدر
پدر ای که از تو جاری
خون زندگی تو رگ هام
ای که از نور دو چشمت
نور زندگی به چشمام
شعر کوتاه برای پدران
دوستی کم نکنم، با تو پسر، ور به مثل
دشمن مادر و خصم پدرم باید بود
اوحدی
شعر پدر
شب بود و ماه و اختر و شمع و من و خیال
خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود
در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت
رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود
اشعار پدر
ظلم کردم ز جهل بر تن خویش
پدرم هم جهول بود و ظلوم
مقاله پیشنهادی برای مطالعه: عکس پروفایل خدا جدید سال 1400
انوری
شعر دو بیتی در مدح پدر
در عالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
موی سیاه او شده بود اندکی سپید
گویی سپیده از افق شب دمیده بود
پدرم گفت که هم زخم هلاکت بخورد
خویشتن هرکه چنین بر سر نار اندازد
گفتم از مدعیان باک مدار ای بابا
چه توان سوخت از آتش که چنار اندازد
نزاری قهستانی
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
حافظ
شعری زیبا از سهراب سپهری در وصف پدر
خیال پدر (سهراب سپهری)
شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال
خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود
در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت
رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود
درعالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
موی سیاه او شده بود اندکی سپید
گویی سپیده از افق شب دمیده بود
یاد آمدم که در دل شبها هزار بار
دست نوازشم به سر و رو کشیده بود
از خود برون شدم به تماشای روی او
کی لذت وصال بدین حد رسیده بود
چون محو شد خیال پدر از نظر مرا
اشکی به روی گونه زردم چکیده بود
شعر پدر
شعر در وصف پدر
پدرم بوی خاک و گندم داشت
دست در دستهای مردم داشت
روی لبهای خستهاش یک عمر
تاول زندگی تبسم داشت
شطی از آفتاب در چشمش
تا دم واپسین تلاطم داشت
با دهان سپیده میخندید
او که با سوختن تفاهم داشت
یاد باد آن سپیده، آن امید
آفتابی که بوی گندم داشت
شعر در وصف پدر
پدر قنوت گرفته تو را برای خدا
بگو که یک شبه مردی شدی برای خودت
و ایستاده ای امروز روی پای خودت
نشان بده به همه چه قیامتی هستی
و باز در پی اثبات ادعای خودت
از آسمانیِ گهواره روی خاک بیفت
بیفت مثل همه مردها به پای خودت
پدر قنوت گرفته تو را برای خدا
ولی هنوز تو مشغول ربّنای خودت
که شاید آخر سیر تکامل حَلق ات
سه جرعه تیر بریزی درون نای خودت
یکی به جای عمویت که از تو تشنه تر است
یکی به جای رباب و یکی به جای خودت
بده تمام خودت را به نیزه ها و بگیر
برای عمه کمی سایه در ازای خودت
و بعد، همسفر کاروان برو بالا
برو به قصد رسیدن، به انتهای خودت
و در نهایت معراج خویش می بینی
که تازه آخر عرش است، ابتدای خودت
سه روزِ بعد، در افلاک دفن خواهی شد
کنار قلب پدر، خاک کربلای خودت
شعر درباره پدر
شور عشقت هست در قلبم ای پدر
گرمی لبخندهایت هست در ذهنم ای پدر
مهربانی هایت همواره در من جاری است
ساز آوای صدایت هم همیشه با من است
از تو از عشق تو لبریز هستم ای پدر
من برای دیدنت با سر دوانم ای پدر
زندگی یعنی پرواز در آغوش تو
مرگ یعنی من بدون عطر تو
حرف آخر را برایت مینویسم ای پدر
با تو بودن را دوست دارم ای پدر
مجموعه اشعار در مورد پدر
مظهرِ بر صبر و وفا ای پدرم، ای پدرم
فخر منی من به فدایت، گهرم ای پدرم
پیرشدی باز که شیری تو پناهم شدهای
گر تو نباشی به خدا در خطرم ای پدرم
پای توبوسم که ببخشی تو خطایم ز کرم
نیک بدانم که ترا، بد پسرم، ای پدرم
گرچه خودم یک پدرم، صاحبِ بر یک پسرم
باز تویی قوّت دل، تاج سرم، ای پدرم
شاد شوی شاد شوم، خنده کنی خنده کنم
باغم واندوهِ تو من خون جگرم ای پدرم
دست نوازش به سرم چون بکشی، غصّه رود
کاش تو باشی همه عمرم به برم ای پدرم
مهرِ تو باجان بخرم بی تو فقیرم به جهان
با تو ولی صاحبِ هر سیم و زرم ای پدرم
خسته زِ هر سو که بیایم بنشینم به برت
راحت و آسوده، زِ هر دردِ سرم ای پدرم
گرچه نگفتی که چرا خون جگری خسته دلی
من پدرم، راز تو را، باخبرم ای پدرم
پیرِ فداکارِ جفا دیده چو بینم، به خدا
چهره زیبای تو آید نظرم، ای پدرم
روح اله فردی شکراب
شعر پدر
شعر برای پدر
شنیدن صـــــــدای قلب کسی که دوستــــــش داری
زیبــــــــــاترین موسیقی دنیـــــاست…
پدر عزیزم دوستت دارم،
شعری زیبا در مورد پدر
پدر بشنو این حرف فرزند خویش
عزیز و گرامی و دلبند خویش
تویی مایهٔ بود و پیدایشم
کنارت به ناز و به آسایشم
پدر تکیهگاه وجود منی
تو سرمایهٔ هست و بود منی
پدرم روزت مبارک باد
بخوانید: متن قدردانی از پدر + پیامک و اس ام اس های
گر پدر دعوی خدائی کرد
من خدا دوستم خرد پرورد
هست بسیار فرق در رگ و پوست
از خدا دوست تا خدائی دوست
من به جرم نکرده معذورم
کز بزهکاری پدر دورم
پدرم دیگر است و من دگرم
کان اگر سنگ بود من گهرم
صبح روشن ز شب پدید آید
لعل صافی ز سنگ میزاید
نتوان بر پدر گوائی داد
که خداتان از او رهائی داد
گر بدی کرد چون به نیکی خفت
از پس مرده بد نباید گفت
هرکجا عقل پیش رو باشد
بد بد گو ز بد شنو باشد
هرکه او در سرشت بد گهرست
گفتنش بد شنیدنش بترست
بگذرید از جنایت پدرم
بگذارید از آنچه بیخبرم
(پاسخ بهرام گور به ایرانیان/ هفت پیکر)
نظامی
شعر در مورد پدر از خیام
بر کوزهگری پریر کردم گذری
از خاک همینمود هر دَم هنری
من دیدم اگر ندید هر بیبصری
خاک پدرم در کف هر کوزهگری
بابا روزت مبارک
پسری را پدر سلاح آموخت
هم کمربست و هم کلاهش دوخت
چون پسر شد به زور پنجه دلیر
هوس بیشه کرد و کشتن شیر
نوجوان هم چو سرو بستانی
رفت یکروز در نیستانی
ماده شیری بدیدش از ناگاه
حمله کرد و گرفت به روی راه
تیر برنا نکرد در وی کار
به سر پنجه در کشیدش زار
پدرش را چو شد ز حال خبر
زود در بیشه شد که: وای پسر!
پسر او از جگر بر آورد آه
گفت: ازین بد مرا نبود گناه
با من، ای مهربان، تو بد کردی
چه توان کرد چون تو خود کردی؟
چون نیاموختی بمن پیشه
بمن آموخت شیر این بیشه
تو بجای آر آنچه بتوانی
تا نباشد ترا پشیمانی
اولین حقت این بود به درست
که کنی در سیه سپیدش چست
دومین پیشهای بیاموزد
که کفافی از آن بر اندوزد
سوم آن کش مدد شوی از مال
تا شود جفت همسری به حلال
دهی از قرب نیکوان نورش
کنی از صحبت بدان دورش
چون تو این احتیاطها کردی
گر بر آورد سر به نامردی
دان که آن را به ظلم کاشتهاند
وز خدا و تو غم نداشتهاند
چون نیاید سبو ز آب درست
آن ز جای دگر به باید جست
زان مبدل شدست آیینها
که جهان موج میزند زینها
مردم اینند؟ چیست چاره ما
جز خموشی و جز کناره ما
شیر مردی به دست مینکنند
که برو صد شکست مینکنند
نتواند شنید نام درست
آنکه مهرش شکسته باشد و سست
جرم بخشا، به حرمت پاکان
که بگردان بلای ناگاهان
پرده عصمتت تو باز مگیر
به خداوندی از جوان وز پیر
از دم گرگ بگسل این رمه را
پرورش ده به حفظ خود همه را
اوحدی مراغهای
شعر پدر
شعر درباره پدر
اگر نباشی پدر
دلم که هیچ
دنیا هم تنگ میشود.
بار دگر زنده شد کودکیم پشت در
خانه ما منتظر، چشم به راه پدر
خسته نباشی پدر رنج و ملالت مباد
گرچه هیاهوی ما کاهش دردت نداد
باز پدر آمد و باز عطر خوش نان رسید
باز پدر معنی آرامش و ایمان رسید
زین سو و آن سو شدن کاهش دردت نبود
این که پسر بودمت پاسخ رنجت نبود
باز خیال تو بود از پس این سالها
آمده بوی که باز زنده کنی حالها
باز پدر دیدمت از پنجره آسمان
بوی تو را میشنوم از در و دیوارمان
ساعد باقری
گفتهام بارها و میگویم
بیوجودش حیات مکروه است
همه عمر تکیهگاهم بود
پدرم نام کوچکش کوه است
امید صباغ نو
بخوانید: گلچین عکس های روز پدر به مناسبت روز پدر و عکس های پروفایل پدر
… پدرم بنده قدیم تو بود
عمر در بندگی به سر بردست
بندهزاده که در وجود آمد
هم به روی تو دیده بر کردست
خدمت دیگری نخواهد کرد
که مرا نعمت تو پروردست…
(بخشی از یک قصیده در مدح)
سعدی
… چندان که بدین قصه فرو مینگرم
یک ذرّه نمیرسد ز جائی دگرم
هرچند که شایسته و زیبا پسرم
نه کار من است این و نه کار پدرم…
(در مقام حیرت و سرگشتگی)
عطار
دوبیتی در وصف پدر
کاش بدونی برکت دعای تو
تکیهگاه آرزوهای منه
بیتو هر فصل کتاب عمر من
به خزون زندگی رسیدنه
پدرعزیزم روزت مبارک
تک بیتی در وصف پدر
پدر جان
باش و با بودنت باعث بودن من باش
روزت مبارک. از صمیم قلب دوستت دارم
شعر نو در مورد پدر
توی این روز عزیز،
توی این لحظههای قشنگ
زیباترین کلمهای که میشه گفت یک «دوستت دارم»
به همراه یک آسمان عشق و تمناست
تقدیم به پدرعزیزم،
روزت مبارک
شعر برای پدر
پدر ای چراغ خونه!
مرد دریا،
مرد بارون
با تو زندگی یه باغه،
بیتو سرده مثل زندون
هر چی دارم از تو دارم،
تو بهار آرزوها
هنوزم اگه نگیری،
دستامو میافتم از پا
پدرم روزت مبارک
دوبیتی در وصف پدر
پدر دستات برام گهواره بودن
چشات مثل چراغ خــونه من
بجز تو از همـــه دنیا بریدم
کسی رو مثل تو عاشق ندیدم
پدرم روزت مبارک
شعر پدر
پدر ای وجودم از تو
قدرت و توان گرفته
ای که از دم نفسهات
هستی من جان گرفته
پدرم روزت مبارک
شعر در مدح پدر
پدرای که از تو جاری
خون زندگی تو رگهام
ای که از نور دو چشمت
نور زندگی به چشمام
پدرم روزت مبارک
شعر زیبا در مورد پدر
ای تکیهگاه محکم من،
ای پدر جان
ای ابر بارندهٔ مهر و لطف و احسان
ای نام زیبایت همیشه اعتبارم
خدمت به تو در همه حال،
هست افتخارم
پدرم روزت مبارک
پدر
خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار میشود اما زودتر از او به خانه بر میگردد
به سلامتی هرچی پدره.
دلنوشته هایی در باب پدر
همیشه مادر را به مداد تشبیه می کردم که با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچک تر میشود
ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند
خم به ابرو نمی اورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست؛
فقط هیچکس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد.
بیایید قدردان باشیم.
به سلامتی پدر و مادرها
بارها میشد که کنارم باشد و دلم با او نباشد اما پدر هر جا که باشد،
دور و نزدیک،
شک ندارم که دلش هر لحظه با من است.
بوسه میزنم بر دست های مردی که هیچ گاه دستهایم را رها نکرد!
روز پدر گرامی باد
دست همیشه به معنای آغوش نیست!
گاهی فقط امنیت است…
فقط مثل «دست پدر»
شعر برای پدر
پدر شاید پشتش پر نباشه ولی پشت و پناه خیلی هاست.
درود بر همهٔ پدرها…
شعر کوتاه در مورد پدر
زنـــــــــــــــــدگی بار گرانی ست
که بر پشت پریشانی توست؛
کار آسانی نیست
نان درآوردن و غم خوردن و عاشق بودن؛
پـــــــــــــــــدرم
کمرم از غم سنگین نگاهت خَم باد
“روز پدر رو به بابای نازم تبریک میگم”
شعر پدر
بار دگر زنده شد کودکیم پشت در
خانه ما منتظر چشم به را پدر
باز پدر آمد و وی خوش نان رسید
باز پدر معنی آزادی و ایمان رسید
شعر زیبا پدر
پدر ای مرد خدایی
اونکه مظهر شکوه
بگو مشکلات ببازه
آخه پشت من به کوه
به افتخاره همه باباها
شعر تلخ در مورد پدر فوت شده
چقدر تلخه یه سنگه سرد و جای دستای گرم و صورت بابات ببوسی
*دوست دارم بابایی*
پدرم روزت مبارک
درسته میگن بهشت زیر پای مادراست اما آرامش بهشت تو آغوش پدراست
شعر دوبیتی در باب پدر
پدرم
ای کاش تو باز آیی و من پای تو بوسم
در سجده روم صورت زیبای تو بوسم
هر جا که برفتیو دمی جای گرفتی
آنجا بروم گریه کنان جای تو بوسم……..
دوست دارم بابایی
روز پدر گرامی باد
لباس پـــــدرم بـــــوی خاکــــــ می دهــــــد
دستـــــ هایـــــش بـــــووووووی نان
بــــه سلامتـــــی همه پدرهــــای زحمتکــــش
روز مرد مبارک
مـن یک مــَردم و آنگاه که مُردم،
باید سینه ام را بشکافی تا بفهمی چه رازهایی داشتم…
غمها و دردهایم را با خود به گور میبرم،
در مکتب ما یک مـــَرد با دَرد میمیرد…
با قلبی مَملو از راز…
روز پدر مبارک
ای بهترین بهترینها دستم را بگیر
صدبار اگر دوباره دنیا آییم از دشمن مرتضی علی بیزاریم
یا علی مدد…
تولد امام علی(ع) مولود کعبه و روز پدر بر تمامی پدران مبارک باد
شعری پر معنا در وصف پدر
فلسفه «الا کلنگ»
اثبات بزرگی کسی است
که فرو مینشیند تا دیگری پرواز را تجربه کند
و پدر همان بزرگ مردی است
که قامتش خم شد
تا ما قد بکشیم
دلنوشته در مورد پدر
جوراب لایق یک مرد نیست…
برایت کفشهایی از جنس طلا هدیه میدهم
که لایق مهربانیهایت باشد
تا بپوشی و مردانه قدم برداری چون نان آور خانه تو هستی
تویی که تکیه گاهى ستون هر خانهای
با وجود توست که پا برجاست
تاتو نباشی پای هر زنی لنگ است
زندگی با وجود تو قشنگ است
تقدیم به پدران پاک سرزمینم
روز پدر
پدران سنگ صبور سرنوشتند
مادران زیباترین آهنگ عشقند
پیشاپیش روز ولادت امیر مؤمنان بر پدران ایران باستان مبارک باد
تک بیتی در وصف پدر
پدر یعنی :
هرچه روزهایت سخت سخت
من هستم خیالت تخت تخت!
سلامتی همه باباها
دلنوشته در مدح پدران زحمت کش
دستانش از فشار زیاد کار زبر و زمخت شدهاند
دلش نمیآید دست نوازش بر سر و صورت ظریف کودکانش بکشد
همه فکر میکنند احساس ندارد
ولی هیچکس نمیتواند شرافت او را وصف کند
او یک کارگر است، او یک پدر است
منبع:
———–.
شعری زیبا از سهراب سپهری در وصف پدر
خیال پدر (سهراب سپهری)
شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال
خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود
در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت
رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود
درعالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
موی سیاه او شده بود اندکی سپید
گویی سپیده از افق شب دمیده بود
یاد آمدم که در دل شبها هزار بار
دست نوازشم به سر و رو کشیده بود
از خود برون شدم به تماشای روی او
کی لذت وصال بدین حد رسیده بود
چون محو شد خیال پدر از نظر مرا
اشکی به روی گونه زردم چکیده بود
شعر در وصف پدر
پدر قنوت گرفته تو را برای خدا
بگو که یک شبه مردی شدی برای خودت
و ایستاده ای امروز روی پای خودت
نشان بده به همه چه قیامتی هستی
و باز در پی اثبات ادعای خودت
از آسمانیِ گهواره روی خاک بیفت
بیفت مثل همه مردها به پای خودت
پدر قنوت گرفته تو را برای خدا
ولی هنوز تو مشغول ربّنای خودت
که شاید آخر سیر تکامل حَلق ات
سه جرعه تیر بریزی درون نای خودت
یکی به جای عمویت که از تو تشنه تر است
یکی به جای رباب و یکی به جای خودت
بده تمام خودت را به نیزه ها و بگیر
برای عمه کمی سایه در ازای خودت
و بعد، همسفر کاروان برو بالا
برو به قصد رسیدن، به انتهای خودت
و در نهایت معراج خویش می بینی
که تازه آخر عرش است، ابتدای خودت
سه روزِ بعد، در افلاک دفن خواهی شد
کنار قلب پدر، خاک کربلای خودت
شعر درباره پدر
شور عشقت هست در قلبم ای پدر
گرمی لبخندهایت هست در ذهنم ای پدر
مهربانی هایت همواره در من جاری است
ساز آوای صدایت هم همیشه با من است
از تو از عشق تو لبریز هستم ای پدر
من برای دیدنت با سر دوانم ای پدر
زندگی یعنی پرواز در آغوش تو
مرگ یعنی من بدون عطر تو
حرف آخر را برایت مینویسم ای پدر
با تو بودن را دوست دارم ای پدر
شعر برای پدر
شنیدن صـــــــدای قلب کسی که دوستــــــش داری
زیبــــــــــاترین موسیقی دنیـــــاست…
پدر عزیزم دوستت دارم،
شعری زیبا در مورد پدر
پدر بشنو این حرف فرزند خویش
عزیز و گرامی و دلبند خویش
تویی مایهٔ بود و پیدایشم
کنارت به ناز و به آسایشم
پدر تکیهگاه وجود منی
تو سرمایهٔ هست و بود منی
پدرم روزت مبارک باد
مقاله پیشنهادی برای مطالعه: عکس نوشته زیبا دخترانه مرداد 1400
شعر در مورد پدر از خیام
بر کوزهگری پریر کردم گذری
از خاک همینمود هر دَم هنری
من دیدم اگر ندید هر بیبصری
خاک پدرم در کف هر کوزهگری
بابا روزت مبارک
شعر درباره پدر
اگر نباشی پدر
دلم که هیچ
دنیا هم تنگ میشود.
دوبیتی در وصف پدر
کاش بدونی برکت دعای تو
تکیهگاه آرزوهای منه
بیتو هر فصل کتاب عمر من
به خزون زندگی رسیدنه
پدرعزیزم روزت مبارک
تک بیتی در وصف پدر
پدر جان
باش و با بودنت باعث بودن من باش
روزت مبارک. از صمیم قلب دوستت دارم
شعر نو در مورد پدر
توی این روز عزیز،
توی این لحظههای قشنگ
زیباترین کلمهای که میشه گفت یک «دوستت دارم»
به همراه یک آسمان عشق و تمناست
تقدیم به پدرعزیزم،
روزت مبارک
شعر برای پدر
پدر ای چراغ خونه!
مرد دریا،
مرد بارون
با تو زندگی یه باغه،
بیتو سرده مثل زندون
هر چی دارم از تو دارم،
تو بهار آرزوها
هنوزم اگه نگیری،
دستامو میافتم از پا
پدرم روزت مبارک
دوبیتی در وصف پدر
پدر دستات برام گهواره بودن
چشات مثل چراغ خــونه من
بجز تو از همـــه دنیا بریدم
کسی رو مثل تو عاشق ندیدم
پدرم روزت مبارک
شعر پدر
پدر ای وجودم از تو
قدرت و توان گرفته
ای که از دم نفسهات
هستی من جان گرفته
پدرم روزت مبارک
شعر در مدح پدر
پدرای که از تو جاری
خون زندگی تو رگهام
ای که از نور دو چشمت
نور زندگی به چشمام
پدرم روزت مبارک
شعر زیبا در مورد پدر
ای تکیهگاه محکم من،
ای پدر جان
ای ابر بارندهٔ مهر و لطف و احسان
ای نام زیبایت همیشه اعتبارم
خدمت به تو در همه حال،
هست افتخارم
پدرم روزت مبارک
پدر
خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار میشود اما زودتر از او به خانه بر میگردد
به سلامتی هرچی پدره.
دلنوشته هایی در باب پدر
همیشه مادر را به مداد تشبیه می کردم که با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچک تر میشود
ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند
خم به ابرو نمی اورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست؛
فقط هیچکس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد.
بیایید قدردان باشیم.
به سلامتی پدر و مادرها
بارها میشد که کنارم باشد و دلم با او نباشد اما پدر هر جا که باشد،
دور و نزدیک،
شک ندارم که دلش هر لحظه با من است.
بوسه میزنم بر دست های مردی که هیچ گاه دستهایم را رها نکرد!
روز پدر گرامی باد
دست همیشه به معنای آغوش نیست!
گاهی فقط امنیت است…
فقط مثل «دست پدر»
شعر برای پدر
پدر شاید پشتش پر نباشه ولی پشت و پناه خیلی هاست.
درود بر همهٔ پدرها…
شعر کوتاه در مورد پدر
زنـــــــــــــــــدگی بار گرانی ست
که بر پشت پریشانی توست؛
کار آسانی نیست
نان درآوردن و غم خوردن و عاشق بودن؛
پـــــــــــــــــدرم
کمرم از غم سنگین نگاهت خَم باد
“روز پدر رو به بابای نازم تبریک میگم”
شعر پدر
بار دگر زنده شد کودکیم پشت در
خانه ما منتظر چشم به را پدر
باز پدر آمد و وی خوش نان رسید
باز پدر معنی آزادی و ایمان رسید
شعر زیبا پدر
پدر ای مرد خدایی
اونکه مظهر شکوه
بگو مشکلات ببازه
آخه پشت من به کوه
به افتخاره همه باباها
شعر تلخ در مورد پدر فوت شده
چقدر تلخه یه سنگه سرد و جای دستای گرم و صورت بابات ببوسی
*دوست دارم بابایی*
پدرم روزت مبارک
درسته میگن بهشت زیر پای مادراست اما آرامش بهشت تو آغوش پدراست
شعر دوبیتی در باب پدر
پدرم
ای کاش تو باز آیی و من پای تو بوسم
در سجده روم صورت زیبای تو بوسم
هر جا که برفتیو دمی جای گرفتی
آنجا بروم گریه کنان جای تو بوسم……..
دوست دارم بابایی
مقاله پیشنهادی برای مطالعه: عکس پروفایل دخترونه جدید مرداد 1400
روز پدر گرامی باد
لباس پـــــدرم بـــــوی خاکــــــ می دهــــــد
دستـــــ هایـــــش بـــــووووووی نان
بــــه سلامتـــــی همه پدرهــــای زحمتکــــش
روز مرد مبارک
مـن یک مــَردم و آنگاه که مُردم،
باید سینه ام را بشکافی تا بفهمی چه رازهایی داشتم…
غمها و دردهایم را با خود به گور میبرم،
در مکتب ما یک مـــَرد با دَرد میمیرد…
با قلبی مَملو از راز…
روز پدر مبارک
ای بهترین بهترینها دستم را بگیر
صدبار اگر دوباره دنیا آییم از دشمن مرتضی علی بیزاریم
یا علی مدد…
تولد امام علی(ع) مولود کعبه و روز پدر بر تمامی پدران مبارک باد
شعری پر معنا در وصف پدر
فلسفه «الا کلنگ»
اثبات بزرگی کسی است
که فرو مینشیند تا دیگری پرواز را تجربه کند
و پدر همان بزرگ مردی است
که قامتش خم شد
تا ما قد بکشیم
دلنوشته در مورد پدر
جوراب لایق یک مرد نیست…
برایت کفشهایی از جنس طلا هدیه میدهم
که لایق مهربانیهایت باشد
تا بپوشی و مردانه قدم برداری چون نان آور خانه تو هستی
تویی که تکیه گاهى ستون هر خانهای
با وجود توست که پا برجاست
تاتو نباشی پای هر زنی لنگ است
زندگی با وجود تو قشنگ است
تقدیم به پدران پاک سرزمینم
روز پدر
پدران سنگ صبور سرنوشتند
مادران زیباترین آهنگ عشقند
پیشاپیش روز ولادت امیر مؤمنان بر پدران ایران باستان مبارک باد
تک بیتی در وصف پدر
پدر یعنی :
هرچه روزهایت سخت سخت
من هستم خیالت تخت تخت!
سلامتی همه باباها
دلنوشته در مدح پدران زحمت کش
دستانش از فشار زیاد کار زبر و زمخت شدهاند
دلش نمیآید دست نوازش بر سر و صورت ظریف کودکانش بکشد
همه فکر میکنند احساس ندارد
ولی هیچکس نمیتواند شرافت او را وصف کند
او یک کارگر است، او یک پدر است
اشعار کوتاه و زیبا درباره پدر
ای طنین نام تو بر گوش من / ای پناه گریه ی خاموش من
همچو باران مهربان بر من ببار / ای که هستی مثل ابر نو بهار
شعر در وصف پدر
ای پدر ای با دل من همنشین
ای صمیمی ای بر انگشتر نگین
ای پدر ای همدم تنهاییم
آشنایی با غم تنهاییم
ای طنین نام تو بر گوش من
ای پناه گریه ی خاموش من
همچو باران مهربان بر من ببار
ای که هستی مثل ابر نو بهار
در صداقت برتر از آیینه ای
در رفاقت باده ای بی کینه ای
ای سپیدار بلند و بی پایدار
می برم نام تو را با افتخار
هر چه دارم از تو دارم ای پدر
ای که هستی نور چشم و تاج سر
رحمت بارانی روشن تبار
مهربانی از مانده یادگار
دو بیتی در مورد پدر
ای پدر بوی شقایق می دهی
عاشقی را یاد عاشق می دهی
با تو سبزم ،گل بهارم ، ای پدر
هر چه دارم از تو دارم ای پدر
شعر در باب پدر
پدر ای وجودم از تو
قدرت و توان گرفته
ای که از دم نفس هات
هستی من جان گرفته
شعر در مدح پدر
پدر ای که از تو جاری
خون زندگی تو رگ هام
ای که از نور دو چشمت
نور زندگی به چشمام
شعر پدر
شب بود و ماه و اختر و شمع و من و خیال
خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود
در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت
رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود
شعر دو بیتی در مدح پدر
در عالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
موی سیاه او شده بود اندکی سپید
گویی سپیده از افق شب دمیده بود
شعر درباره بزرگی پدر
چون سایه ی رب بر سر ما سایه پدر بود
بر سایه ی رب در صحف همسایه پدر بود
ایزد چو بفرمود که او رب صغیر است
در دفتر عشق آیه و سرمایه پدر بود
شعری زیبا خطاب به پدر
پدر بشنو این حرف فرزند خویش
عزیزو گرامی و دلبند خویش
تویی مایه ی بود و پیدایشم
کنارت به ناز و به آسایشم
پدر تکیه گاه وجود منی
تو سرمایه ی هست و بود منی
شعر پدر به مناسبت روز پدر
پدر جان قسم بجان عزیزات که هیج گاه
یاد شکوه مند تو از دل نمی رود
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
نقشی تو هم دمی ز مقابل نمی رود
شعر برای پدر
ای تکیه گاه محکم من ، ای پدر جان
ای ابر بارنده ی مهر و لطف و احسان
ای نام زیبایت همیشه اعتبارم
خدمت به تو در همه حال ، هست افتخارم
شعری کوتاه در وصف پدر
میان شب مهِ تابان پدر بود
برای غصه ها درمان پدر بود
ترک بر روی انگشتش فراوان
برای لقمه های نان پدر بود
پدر کوه غم و سنگ صبورم
به شب ها گریه ی پنهان پدر بود
به قلبم حک شده نامش همیشه
نشانِ رحمت یزدان پدر بود
پدر زجر و پدر اشک و پدر آه
عزیز و مونس شایان پدر بود
برای شادی کودک همیشه
گذشت از شادیش آسان ، پدر بود
علی الگوی او در زندگانی
همیشه مظهر ایمان پدر بود
به من آموخت او در اولین بار
کلام و آیه ی قرآن پدر بود
شعر درباره پدر
ای طنین نام تو بر گوش من ای پناه گریه ی خاموش من
همچو باران مهربان بر من ببار ای که هستی مثل ابر نو بهار
در صداقت برتر از آیینه ای در رفاقت باده ای بی کینه ای
ای سپیدار بلند و بی پایدار می برم نام تو را با افتخار
هر چه دارم از تو دارم ای پدر ای که هستی نور چشم و تاج سر
رحمت بارانی روشن تبار مهربانی از مانده یادگار
دو بیتی درباره پدر
ای پدر بوی شقایق می دهی عاشقی را یاد عاشق می دهی
با تو سبزم،گل بهارم،ای پدر هر چه دارم از تو دارم ای پدر
شعر برای پدر
پدر امروز به پاهام دیگه نای رفتنی نیست
جز دریغی رو لب هام دیگه حرف گفتنی نیست
پدر، پیچ و خم راهم نمیخوام بی راهه باشه
گل سرخ آرزوهام توی فکر غنچه باشه
پدر دست یاری تو اگه دستامو نگیره
کوره راه رفتن من
مثل شب هام می شه تیره
شعر کوتاه در باب پدر
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ
زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز
زندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست،
زندگی راز دل مادر من. زندگی پینه ی دست پدر است، زندگی مثل زمان در گذر …
شعری زیبا درباره پدر
پناهگاه امن خانه
شانه هایت، ستون محکمی است پناهگاه امن خانه را.
دست در دستانم که میگذاری، خون گرم آرامش، در کوچه رگهایم میدود.
در برابر توفانهای بیرحم زندگی میایستی؛ آنچنانکه گویی هر روز از گفتوگوی کوهستانها باز میآیی.
لبخند پدرانهات، تارهای اندوه را از هم میدراند.
تویی که صبوریات، دلهای ناامید را سپیدهدم امیدواری است. مرامنامه دریا را روح وسیعت به تحریر میآید؛ آن هنگام که ابرهای دلتنگی، پنجرههای خانه را باران میپاشند.
آسمان همواره بوسه بر پیشانی بلندت را آرزومند است.
شعر درباره پدر
راحت نوشتیم بابا نان داد !
بی آنکه بدانیم بابا چه سخت ، برای نان همه جوانیش را داد …
شعر نو در وصف پدر
ســـَــر ســُـفره چیزی نبود . . .
یــخ در پــارچ
و
پدر هــر دو آب شــدند !
چــه دنــیای بی رحمــیست . . .
روز پدر مبارک
خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود
اما زودتر از او به خانه بر می گردد
به سلامتی هرچی پدره …
شعری زیبا در مورد پدر
” پدر” اسطوره ای از آسمان است
پدر افسانه ای در این جهان است
پدر معنای هستی ، رمز ِ بودن
چو خون در بستر ِ جانم روان است
پدر صندوقی از اسرار پنهان
پدر سنگِ صبور و امتحان است
سیه فامش نموده تیغِ خورشید
خمیده پیکرش همچون کمان است
سپیدش کرده موی و صورتش چین
گذرگاهی که عنوانش زمان است
پدر در عکسِ خود بر طاقِ ایوان
سیه موی است و زیبا و جوان است
پدر نجوای ذِکر شامگاهی
صلاتی هم نشین با کهکشان است
به عَرش سجاده اش فرش است و دائم
خدایَش جاری و وردِ زبان است
پدر در دیده ام زیباترین شعر
پدر در باورم یک قهرمان است
بدیدم خویش در آئینه ای نیک
به رخ دیدم که تصویرش عیان است
نظر کردم به دقت خویش و وی را
دو جسمی دیدم و روحی در آن است
ندیدم جز پدر در کُنهِ ذاتم
که وصفش خارج ازشرح و بیان است
اگر کفر است گویم خالق ، اما
پدر با خالقم همداستان است
پدر زیباترین تصویرِ دنیا
میانِ قابِ قلبم در نهان است
منبع:
دلگرام
———–.